برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
دین گستری اسفندیار:
بدو گفت شاه ای یل اسفندیار / همی آرزو بایدت کارزار -
برو گفت و پا را به زین اندر آر / همه ک را به دین اندر آر -
بشد تیغ زن گرد کش پور شاه / بگردید بر کشورش با سپاه -
به روم و به هندوستان برگذشت / ز دریا و تاریکی اندر گذشت -
شه روم و هندوستان و یمن / همه نام کردند، بر تهمتن -
چو آگه شدند، از نکو دین اوی / گرفتند، آن راه و آیین اوی -
بتان، از سر کوه، میسوختند / بجای بت آذر برافروختند -
همه، نامه کردند زی شهریار / که ما دین گرفتیم ز اسفندیار -
که ما راست گشتیم و ایزدپرست / کنون زند و استا،* سوی ما فرست -
همه کس مر او را به فرمان شدند / بـَدان در جهان پاک پنهان شدند -
شناسنامه ی زرتشت:
زرتشت، پیامبر بوقت گشتاسب و نیز داماد او.
نام خانوادگی: اسپنتمان.
درباره این سایت